طنزخنده جوک سرگرمی
درشلوغی و ازدحام سالن بدجور قدم میزد !!!
در نگاهش فریادها نهفته بود !!!
گلویش را بغض سنگینی گرفته و بند کفشش را محکم بسته,هر لحظه آماده نبرد بود !!!
گهگاهی فکر خودکشی هم به سرش میزد. . . !!!
.
.
.
.
.
.
غضنفر که در عروسی نوشابه بهش نرسیده بود. . . . !!!
[ شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ ] [ ]
[ ۰ ]
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.