قطره ای ازعبرت
آنگاه که غرورکسی را له میکنی
آنگاه که بنده ای رانادیده می انگاری
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی راویران میکنی
آنگاه که شمع امید کسی راخاموش میکنی
آنگاه که حتی گوشت رامیبندی تاصدای خردشدن غرورش رانشنوی
آنگاه که خدارامیبینی وبنده خدارانادیده می گیری
میخواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز میکنی تابرای خوشبختی خودت دعاکنی؟
سهراب سپهری.
[ شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۲ ب.ظ ] [ ]
[ ۰ ]
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.