طنز
ماه عسل 60 سال بعد...!
ساسان علیخانی(نوه ی احسان علیخانی):
از اون روز بگو از اون اتفاق...!
مهمان برنامه:
خسته از کار برمیگشتم سوار اتوبوس بودم،نشستم روی صندلی ایستگاه بعد یه پیرمرد سوار شد منم دیدم اتوبوس جا نداره دلم سوخت براش ما همه انسانیم باید یه کاری میکردم ، پاشدم که اون پیرمرد بشینه روی صندلیم....
ساسان علیخانی:واقعاً چطور میشه یه انسان به چنین معرفتی برسه :|
ماهتون عسل.... :))
[ پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۵ ب.ظ ] [ ]
[ ۰ ]
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.